مصاحبه با معاونت اجرایی شرکت بیودارو
ایدهی تاسیس شرکت بیودارو با هدف جمع آوری پلاسما و تبدیل آن به دارو و در نهایت فراهم نمودن مرهمی بر آلام تعدادی از دردمندان کشور از یک سو و کمک به خودکفائی داروئی، ایجاد اشتغال و انتقال دانش فنی پیشرفته و به روز از سوی دیگر، چندین سال پیش شکل گرفت. شرکت بیودارو با سرمایهگذاری مشترک شرکتهای بیوتست آلمان (% ۴۹) و ادونسد پلاسمای آلمان (%۱۱ ) و شرکت هولدینگ دارو پخش (%۴۰ ) با هدف جمع آوری پلاسمای انسانی از اهداءکنندگان سالم ایرانی در جهت تأمین پلاسمای انسانی مورد نظر جهت ساخت داروهای تخصصی با بالاترین استانداردهای جهانی و بهترین کیفیت مورد نیاز بیماران خاص از جمله بیماران هموفیلی در مورخه ۲۸/۱۲/۸۲ در ایران تأسیس شده و فعالیت های این شرکت از شهریور ۸۳ آغاز گردید. در همین رابطه گفتگویی صریح و شفاف در فضایی دوستانه با آقای دکتر رضا سیدحسینی –معاون اجرایی شرکت بیودارو- در خصوص فعالیت مرکز، پروسهی تولید پلاسما، برنامههای آتی و تصمیمات راهبردی مرکز، صورت گرفت که امیدواریم با انتشار آن در اشاعهی فرهنگ خداپسندانه و انسانی اهدای پلاسما و آشنایی جامعه با محاسن و فوائد مهم آن نقشی هر چند کوچک را ایفا کرده باشیم.
♦آقای دکتر در ابتدا ضمن معرفی خودتان یک تعریف اجمالی از مرکز پلاسما برای خوانندگان بیان بفرمایید.
ضمن عرض سلام و احترام خدمت شما و همه خوانندگان خبرگزاری یوپنا بنده رضا سیدحسینی، پزشک و معاون اجرایی مرکز اهدای پلاسمای شرکت بیودارو هستم. با توجه به این که داروهای بیولوژیک در سراسر دنیا جزء داروهای استراتژیک و گران قیمت محسوب میشوند و عمدتاً تهیهی این داروها برای تمام کشورها با سختی همراه است به خصوص کشورهایی که لازم هست تا از داروهای بیولوژیک کشورهای دیگر استفاده کنند و از آنجایی که یکی از داروهایی که تهیه میشود فاکتور ۸ است که برای بیماران هموفیلی کاربرد دارد و کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی که در آن واقع شده جزء یکی از چند کشوری هست که شیوع بیماری هموفیلی در آن به نسبت زیاد است، لذا برای کاهش الآم این دسته از بیماران و دیگر نیازمندان به استفاده از داروهای بیولوژیک و نیز جلوگیری از خروج ارز برای خریداری این گروه از داروها از خارج، شرکت بیودارو بر اساس هدف تهیهی داروهای بیولوژیک از پلاسمای اهداکنندگان ایرانی برای بیماران ایرانی در سال ۱۳۸۲ شکل گرفت. بررسی های مقدماتی بین سال های ۸۲ تا ۸۵ انجام شد و با کمک و مشاورهی شرکت بایوتست آلمان این تکنولوژی در کشور ما بومی سازی شد و از شهریور سال ۱۳۸۵ اولین مرکز اهدای پلاسما به روش پلاسما فرزیس در ایران و خاورمیانه راهاندازی شد.
♦چرا مرکز اهدای پلاسما !؟ در واقع سوال بنده این هست که چگونه از بین تمامی ایدههایی که برای اشتغال زایی یا درآمدزایی وجود دارد، این ایده زایش کرد، رویش کرد و به این سطح از بالندگی و کمال رسید؟
در پاسخ به پرسش شاید لازم باشد که به گذشته گریزی داشته باشیم. کشور ما همیشه با محصولاتی که مشتق از پلاسما بود مشکل داشت به نحوی که بیماران هموفیلی ما با کمبود این دارو در داخل کشور مواجه بودند. حتی در بعضی از مقاطع زمانی این کمبود دارو منجر میشد به ایجاد باندهای قاچاق این دسته از داروها. اگر به خاطر داشته باشید حدود ۱۰ سال پیش تلویزیون سریالی را تحت عنوان فاکتور ۸ پخش می کرد که میشود گفت سعی شد گوشهای از مشکلات این دسته از بیماران عزیز در آن سریال به تصویر کشیده شود. از طرفی محصولات بیولوژیک یک سری حساسیتهایی دارند یعنی به لحاظ این که این داروها از بدن انسان تهیه میشوند، صحت و سلامت این داروها بسیار با اهمیت است. متاسفانه در گذشته استفاده بعضی از این داروهای آلوده در کشور منجر به شیوع بیماریهایی مثل ایدز و یا هپاتیت در تعدادی از بیماران شده بود. از طرفی بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی بهتر است که داروهای بیولوژیک از منبع اهداکنندگان همان کشور متقاضی دریافت مشتقات پلاسما تهیه شود. چرا که یک سری از بیماریها که در هر کشوری به شکل بومی شده است، ممکن است همین بیماریهای بومی شده در یک کشور دیگر زمینه ساز بروز بیماریها و امراض شدیدتری باشد ولی در خود آن کشور به دلیل ایمنی ای که در افراد بومی آنجا بوجود آمده، دیگر توانایی ایجاد عوارض را ندارد. مجموعهی این عوامل منجر به شکلگیری ایدهی راهاندازی مرکز اهدای پلاسما برای شرکت بیودارو شد. قابل ذکر است که حدود۶۰ سال از عمر عرصه صنعت پلاسما در جهان می گذرد و بزرگترین کشوری که در این زمینه مشغول فعالیت می باشد، کشور امریکا است. صنعت پلاسما به دلیل حسایتهایی که عرض شد از افقهای بسیار خوبی برخوردار است البته به شرطی که دارای پشتوانهی سرمایهگذاری مناسب و با کیفیت باشد.
♦بفرمایید چرا با توجه به پتانسیل بالای موجود در دانشگاه ها و مراکز دانش بنیان امکان استحصال این مشتقات حیاتی و با ارزش در داخل کشور وجود ندارد؟
کشور ما یک کشور دانشبنیان است و ما دانشآموختگان بسیار خوبی در سطح عالی در داخل و خارج کشور داریم. مهمترین نکتهای که در زمینه ی ایجاد پالایشگاه پلاسما وجود دارد در درجه اول میزان پلاسمای تولیدی کافی است که توجیه اقتصادی لازم را برای ایجاد پالایشگاه داشته باشد چرا که راهاندازی چنین پالایشگاههایی مسلزم صرف هزینههای سرسامآوری میباشد. حال چنانچه پالایشگاه ایجاد گردید اما ماده اولیه لازم برای تهیه دارو را نداشته باشد عملاً تمام آن سرمایهگذاری اولیهی انجامشده به هدر میرود. بنابراین ما در فاز اولیه باید بتوانیم میزان پلاسمای لازم برای راهاندازی پالایشگاه یعنی ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار لیتر در سال را داشته باشیم. این میزان پلاسما میتواند خوراک یک پالایشگاه برای ران ( اجرای) یک شیفت کاری در روز را تامین نماید. اگر این اتفاق نیافتد هزینهی تولید آن دارویی که ما در داخل کشور به دست میآوریم شاید تا دو یا سه برابر هزینهی تولید همان دارو در پالایشگاههای کشورهای مطرح مثل آلمان یا آمریکا باشد. همانطور که عرض شد یکی از اهداف ایجاد پالایشگاه کاهش قیمت دارو است و ما با این کار نه تنها نتوانستهایم قیمت این دسته از داروها را کاهش دهیم بلکه باعث افزایش آن هم خواهیم شد.
♦آیا در درازمدت ایران میتواند به عنوان هاب تولید پلاسما و استحصال مشتقات آن ظاهر شود تا بدین ترتیب هم مشکل کمبود پلاسما برطرف شود و هم به صادرکننده داروهای بدست آمده از پلاسما تبدیل شود؟
در حال حاضر شرکت بیوتست آلمان از پلاسمای ارسالی ما برای تولید دارو استفاده میکند. البته از کشورهای دیگری هم دریافت پلاسما دارد تا بدین ترتیب میزان پلاسمای لازم برای توجیه احداث پالایشگاه را داشته باشد. از طرفی با توجه به دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت (WHO) داروهای تولید شده باید مجدداً به همان کشورهای مبداء عودت داده شود تا صرف استفاده همان کشورها شود. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که لازمهی انجام این کار این است که اولاً در کشورهای منطقهی ما میزان مشخصی از نیاز به این داروها وجود داشته باشد؛ دوم اینکه آنها بتوانند مراکز اهدای پلاسما را بر اساس اصوال GMP(شرایط خوب (مطلوب) زیرساختار) که یکی از بالاترین استانداردهای جهانی میباشد را داشته باشند تا این مراکز توسط شرکت بیودارو مورد ممیزی قرار گرفته و Certificate یا گواهینامه دریافت کنند. در این صورت بله میشود از پلاسماهای تولید شدهی این مراکز برای شیفتهای رانیِ خالیِ پالایشگاه در ایران استفاده کرد. هماکنون شرکت بیودارو در سال ۴ مرتبه ممیزی میشود و این ممیزیها به این خاطر هستند که کیفیت پلاسمای تولید شده باید مورد تایید باشد. چرا که تنها پلاسمایی که کیفیت لازم را داشته باشد برای تولید دارو استفاده میشود اما اگر پلاسما سلامت و آن کیفیت لازم را نداشته باشد هیچکس نمیتواند از آن استفاده کند و عملاً فاقد ارزش میباشد.
♦اگر بخواهیم از نگاه پدافند غیرعامل به این موضوع بپردازیم آیا ضریب امنیت استحصال مشتقات پلاسما در داخل کشور بیشتر از ارسال آن به خارج از کشور نیست؟ به بیان دیگر شما چه قدر میتوانید اطمینان داشته باشید که مشتقات بدست آمده دچار آلودگی عمدی بیولوژیکیِ نامحسوس نباشد؟
با توجه به این که نظارتهای بینالمللی زیادی در ضمینه تولید دارو وجود دارد اگر بخواهیم داروهای مشتق از پلاسما را جزء داروهای استراتژیک لحاظ کنیم، باید در نظر داشته باشیم که داروهای استراتژیک دیگری هم -که در ارتباط با پلاسما نیستند- وجود دارد. همچنین باید دید که در حال حاضر تا چه اندازه از این داروها را میتوانیم در کشورمان تولید کنیم. در واقع میتوان گفت این طور نیست که بگوییم اگر چنین خطراتی در زمینه تولید داروهای مرتبط با پلاسما وجود داشته باشد در عرصهها و زمینههای دیگر خطری متوجه ما نباشد. بنابراین هرچقدر بتوانیم صنعت داخلی خودمان را رشد و توسعه بدهیم تا نیاز ما به کشورهای دیگر برای تهیهی مواد استراتژیک کمتر بشود که عالی خواهد بود؛ ولی اگر بخواهیم این گونه تصور کنیم که شاید در آینده، خدای ناکرده داروهایی با کیفت پایینی یا داروهای مشکل داری تهیه شود از آنجایی که کمپانیهای اروپایی تعهدات لازم را نه تنها به ما بلکه به استانداردهای جهانی دارند باید گفت که جایی برای نگرانی از این لحاظ وجود ندارد. اما از یک نگاه دیگر وقتی که در معرض مشکلات مرتبط با تحریم بشویم طبعاً تهیه این داروها سختتر از گذشته خواهد شد. چرا که نقل و انتقالات مالی و به دنبال آن سفارشات و قراردادها با مشکل مواجه خواهد شد. در آن صورت اگر چنانچه ما پالایشگاه پلاسما را در داخل کشور داشته باشیم خیالمان از بابت تحریم و پیامدهای منفی آن در عرصه پلاسما راحت خواهد شد.
♦آیا مراکز دیگری هم در کشور هستند که در ارتباط با جمعآوری پلاسما موازی با این مرکز فعالیت میکنند؟
بله همان طور که خدمتتان عرض کردم شرکت بیودارو به عنوان اولین مرکز خصوصی پلاسما فرزیس در کشور راهاندازی شد. هم اکنون به غیر از شرکت بیودارو، ۴ شرکت خصوصی دیگر هم در این عرصه در جاهای دیگری مشغول فعالیت هستند. سازمان انتقال خون ایران هم به عنوان متولی امر خون در کشور مرکز پلاسما فرزیس خود را راهاندازی نموده است. همه اینها شاید نوید دهندهی یک خبر بسیار خوبی باشد و آن اینکه با افزایش حجم پلاسمای اهدایی، در آینده نزدیک توجیه کافی برای راهاندازی یک پالایشگاه در داخل کشور را داشته باشیم.
♦آقای دکتر لطفاً توضیحی برای آن دسته از خوانندگان عزیزی که شاید با پلاسمای خون آشنایی نداشته باشند بیان بفرمایید .
خون انسان از ۴۰ درصد سلول های خونی و ۶۰ درصد پلاسما تشکیل شده است. ۹۰ درصد پلاسما را آب تشکیل داده است چراکه آب شرایطی را بوجود میآورد که سلولهای خونی بتوانند در این محیط مایع و سیال در جریان خون به حرکت درآیند. ۱۰ درصد باقیماندهای که در پلاسما هست از املاح، فاکتورهای خونی و یک سری پروتئینهای پلاسمایی تشکیل شده است. داروهایی که از پلاسما تهیه میشود شامل فاکتور ۸ و ۹ مورد استفاده در بیماران هموفیلی و خونریزیدهند، ایمونوگلوبولینهای پلی والان، هایپرایمون (ضدکزاز، ضد هاری و آنتی D ) آلبومین و IVIG که در طیف وسیعی از بیماران مثل بیماران سوختگی، بیماران سرطانی، بیمارانی که نیاز به جراحی دارند و حتی بیماران نازائی کاربرد دارد. جالب است که بدانید تولید پلاسما در بدن یک فرد سالم بین ۴۸ تا ۷۲ ساعت زمان لازم دارد و طول عمر آن هم در بدن حدود دو هفته می باشد. پس از آن این پلاسما در بدن تجزیه شده و از بین میرود. درست مانند خون که بدن ما به طور پیوسته در حال تولید خون جدید برای جایگزین شدن آن با خون تجزیهشده است. یعنی اینگونه نیست که گمان کنیم اگر از پلاسمای خود استفادهای نکنیم، این پلاسما در بدن ما ماندگار است و میماند و در صورت اهدا، میزان پلاسمای موجود در بدن ما کم میشود و بدن ما دچار چالش و اختلال میگردد. از آنجایی که ۹۰ درصد پلاسما را آب تشکیل داده است، میتوان با نوشیدن چند لیوان آب کمبود آن را برطرف نمود. ۱۰ درصد دیگر اجزاء تشکیل دهنده پلاسما را هم، کبد فرد اهداکننده بازتولید نموده تا توازن مواد موجود در بدن ثابت بماند که این فرآیندها در بدن افراد سالم ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت زمان میبرد.
♦بیو دارو در بحث اشتغال و همینطور اَرزآوری چه قدمهایی را توانسته در راستای توسعه پایدار و شعار اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال بردارد؟
تا به الآن به لطف خدا توانستهایم ۲ مرکز اهدای پلاسما را احداث کنیم که در همین دو مرکز حدود ۱۵۰ نفر نیروی متخصص به صورت مستقیم مشغول به کار هستند. که اگر خانوادههای این عزیزان را هم بخواهیم در نظر بگیریم می توانیم بگوییم که مجموع خانواده بیودارو بالغ بر ۶۰۰ نفر میشود. همچنین میزان صرفهجویی که از طریق این شرکت عاید کشور میشود حداقل دو میلیون دلار در سال میباشد.
♦چه مشکلاتی پیش روی مرکز وجود دارد و شما چه انتظاری از مسئولین کشور برای توسعه کمی و کیفی مرکز پلاسما دارید؟
مهمترین مسالهای که ما با آن مواجه هستیم اهدا کنندگان سالمی هستند که باید به مراکز اهدای پلاسما مراجعه کنند و این در واقع اصلیترین چالش ما محسوب میشود. البته این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد تا مردم با بحث اهدای پلاسما آشنا شوند و بدانند که با مراجعه به این مراکز علاوه بر این که کار خیری انجام میدهند، بلکه میتوانند نسبت به وضعیت و شرایط سلامت خود نیز آگاهی یابند. بعضی از افراد پس از مراجعه به مراکز ما و پس از آن که آزمایشات اجباری قبل از اهدای پلاسما روی نمونه خون آنها به صورت رایگان انجام شد، متوجه وجود بیماری هایی مثل فشار خون، غلظت خون و غیره میشوند که البته با مراجعه و هدایت به پزشک مرکز، راهنمایی لازم را جهت رفع مشکل خود دریافت میکنند.
از طرفی ما نیازمند راهکارهایی از مسئولین هستیم که بتوانیم راحتتر در این عرصه فعالیت داشته باشیم. چون همانگونه که عرض شد از آنجایی که این مراکز باید تحت کنترلهای بالایی فعالیت نمایند و در عینحال سطح کیفیت را در حد بسیار بالایی حفظ کنند، حفظ و تداوم این کیفیت هزینههای بسیار زیادی را در بر دارد و عملاً در بعضی از مقاطع عرصه برای فعالیت این مراکز بسیار سخت میشود. به عنوان مثال دریافت پلاسما نیازمند یک سری مواد اولیه مثل ست اهدا ( مجموعهی وسایل لازم برای دریافت پلاسما از یک نفر ) است که البته این ست و مادهی اولیه باید با آن استاندارد و کیفیت مورد تایید سازمانهای ناظر تهیه بشود. متاسفانه اغلب به جهت چالشهایی که وجود دارد و به خاطر تحریمها، مباحث پولی، گمرک و یک چنین مسائلی واقعاً در خیلی مواقع سخت می شود. ما باید در مراکز اهدای پلاسما پاسخگوی تمام عزیزانی باشیم که جهت اهدا به این مراکز مراجعه میکنند و اصلاً نمیتوانیم روزی را متصور باشیم که به اهداکنندهای که زحمت حضور در مرکز را کشیده است بگوییم ما سوزن نداریم، ست نداریم، کیسه پلاسما نداریم، مواد اولیه دستگاهها نرسیده، دستگاه آزمایشگاه ما کیت لازم برای آزمایش را ندارد. حفظ این شرایط و پایدار نگه داشتن این وضعیت بسیار سخت میباشد. امیدواریم که مسئولین محترم بتوانند با شناخت هرچه بیشتر فعالیت ما و اهمیتی که مراکز ما در بحث سلامت افراد جامعه و نیاز مبرمی که بیماران به داروهای مرتبط با پلاسما دارند و این که مراکز تهیه پلاسما و تولید داروهای حاصل از آن جزء فعالیتهای استراتژیک یک کشور محسوب میشود و میتواند تحت تاثیر تحریم و یا تصمیمات سیاسی کشورهای صاحب قدرت دنیا قرار گیرد، با نگاهی از منظر پدافند غیرعامل تسهیلات و مساعدتهای لازم را در جهت بهبود روند کار این مراکز به عمل آورند تا هم زمینه مشارکت هر چه بیشتر مردم عزیزمان در این کار خداپسندانه و انسانی فراهم شود، هم از خروج ارز جلوگیری شود و هم ضریب آسیب پذیری کشور در بحث تولید پلاسما و داروهای حیاتی حاصل از آن کاهش یابد. انشالله
♦کدام مرجع یا مراجع باید برای ایجاد یک مرکز پایش و فراوری مشتقات پلاسما دست به کار شوند و روال کار برای متقاضیان ایجاد مرکز اهدای پلاسما به چه صورتی هست و متقاضی باید از کجا شروع کند؟
از سال ۱۳۸۴ در معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، واحدی راهاندازی شده به نام واحد بیولوژیک که مسئولیت کنترل و پایش کلیه محصولات را به عهده دارد. افرادی که علاقه مندند در این عرصه فعالیت نمایند باید در ابتدا به این واحد مراجعه و نسبت به اخذ فرمهای مورد نیاز جهت راهاندازی مرکز اقدام کنند و سپس اطلاعات فنی و علمی خودشان را در این زمینه کامل و به روز کنند تا بتوانند وارد این کار شوند. البته این عرصه، عرصهی بسیار سختی است و افرادی که میخواهند وارد این حوزه شوند باید از همان ابتدای کار کمربندهایشان را سفت ببندند چراکه هم چالش مالی زیادی داشته و هم به دلیل اینکه مدتزمان زیادی طول میکشد تا پلاسما به دارو تبدیل شده و دوباره به شرکت بازگردد از این لحاظ یک بازه زمانی طولانی گردش مالی به دنبال دارد. همچنین با توجه به اینکه باید کار در بالاترین سطح کیفیت انجام شود، لازم است تا هزینه های زیادی برای تامین کیفیت پرداخت شود و میبایست از یک کادر فنی متبحر برخوردار باشد. از طرفی به دلیل اینکه فعالیت این مراکز در ارتباط مستقیم با سلامت مردم می باشد همین موضوع اهمیت و ظرافت کار را چند برابر می کند. البته ما هم از ورود علاقهمندان به این عرصه استقبال میکنیم به این علت که باید با توسعهی مراکز اهدای پلاسما حجم تولید پلاسما را به مقداری برسانیم که راهاندازی پالایشگاه پلاسما توجیه اقتصادی داشته باشد.
♦آقای دکتر سیدحسینی آیا اهدای پلاسما ضرری هم برای فرد اهدا کننده در پی دارد و این که چه محاسنی را شامل می شود؟
اگر چنانچه فرد اهداکننده دارای شرایط بدنی سالمی بوده و آزمایشهای پزشکی که روی نمونه خون وی انجام میشود عاری از وجود مشکلی باشد و همچنین اطلاعاتی که خود فرد به کارشناسان و پزشکان ما بیان میکند به صورت دقیق باشد، در این صورت اهدای پلاسما نه تنها ضرری را متوجه اهدا کننده نمیکند بلکه مزایای زیادی را هم به دنبال دارد. من جمله کنترلها و پایشهای مستمر سلامتی هستند که برای فرد انجام میشود. داشتهایم افرادی را که پس از مراجعه به مراکز ما تازه متوجه وجود بیماری در بدن خود میشوند. خود اهداکنندههای عزیزی هم که مراجعه میکنند در هر بار اهدا، فشار خونشان و علائم حیاتی بدنشان تحت بررسی دقیق قرار میگیرد، نمونه خونشان آزمایش میشود، توسط پزشک معاینه میشوند و همچنین آزمایشهایی که مرتبط با سنجش کیفیت پلاسما است برایشان انجام میشود. و شاهد هستیم بعضی از افرادی را که شاید قبلاً چندان توجهی به وضعیت سلامتی خود نداشتند با مراجعه مداوم به مراکز اهدای پلاسما چقدر به بحث سلامت بدن خود اهمیت میدهند. از طرفی بدن با اهدای پلاسما شروع به تولید مجدد پلاسما نموده که همین کار سبب افزایش متابولیسم بدن فرد اهداکننده میشود. مثالی که در اینجا میتوان آورد این است که همانند بدن یک فرد ورزشکار که با انجام حرکات ورزشی، سرعت سوخت و ساز بدن وی هم افزایش یافته و در نهایت منجر به ارتقاء سلامت جسم و روان شخص میشود؛ همین حالت برای اهدای پلاسما هم صادق میباشد یعنی بدن متوجه کمبود پلاسما و فاکتورهای مورد نیاز خود شده و شروع به تولید آنها میکند و همین امر باعث نشاط و سرزندگی فرد میشود.
از طرف دیگر یکی از راههای کنترل چربی خون روش پلاسما فرزیس میباشد. یعنی بیمارانی که چربی خونشان با دارو کنترل نمیشود، آخرین روش درمان، پلاسما فرزیس است چراکه تمامی چربی خون در پلاسما قرار دارد و ما شاهد بودهایم این دسته از بیماران با مداوت در اهدای پلاسما درصد چربی خونشان کاهش یافته و به سطحی از پایداری رسید که دیگر حتی نیاز به مصرف دارو هم نداشتند. مکانیسم حذف سلولهای چربی از پلاسمای خون هم به این صورت است که در هنگام اهدا، به دلیل عبور خون از فیلترهای دستگاهها، سلولهای بزرگ، سلولهای چربی بزرگ و سلولهای سفید مرده در داخل این فیلترها به دام افتاده و از ورود مجدد آنها به جریان خون بدن جلوگیری میشود و در واقع میتوان گفت که به دلیل حذف تمامی موارد زائد توسط فیلترها، خون فرد تصفیه میشود. اینها نمونههایی از مزایای اهدای پلاسما میباشد که عرض شد. البته اگر توسط تیم پرستاری و پزشکان مرکز که دقت و تخصص را سرلوحهی کار خود کردهاند، پس از کنترل مشخص شد که بدن فرد دچار مشکل و یا بیماری میباشد، طبعاً امکان اهدای پلاسما نیز برایش وجود نخواهد داشت.
♦چه اهداف و برنامههایی را در آینده جهت توسعه شرکت بیودارو در نظر دارید؟
امیدواریم با عنایت خداوند چنانچه بتوانیم میزان حجم تولید پلاسمایمان را در داخل کشور به میزان ۵۰۰ هزار لیتر در سال – که الآن در حدود ۲۰۰ هزار لیتر میشود- برسانیم در آن صورت بحث احداث پالایشگاه پلاسما هم با جدیت شکل میگیرد و پیگیری خواهد شد. توضیح اینکه پالایشگاه پلاسما یک پروژه هایتک(High tech) است که علاوه بر اینکه احداث آن منجر به ایجاد متخصص در این پالایشگاهها که جزء صنایع پیشرفته دنیا هستند میشود بلکه قابلیت اشتغالزایی زیادی را نیز در پی داشته و از خروج میزان قابل توجهای از ارز کشور نیز جلوگیری خواهد شد. در عین حال با تهیه داروهای باکیفیت میتواند بحث صادرات مشتقات پلاسما را نیز برای کشورمان به ارمغان آورد.
♦مردم به چه نحوی و با کدام پل ارتباطی میتوانند با مرکز اهدای پلاسما ارتباط داشته باشند؟
ما از طریق سایت، تلگرام، اینستاگرام، رسانهها و بروشورهایی که در مراکز وجود دارد سعی میکنیم که به مردم شریفمان اطلاع رسانی کنیم. البته کارشناسان واحد روابط عمومی شرکت بیودارو همیشه در حال تلاش هستند تا از طریق مطبوعات، رسانهها، روشهای رو در رو و حضوری، ایجاد فضاهایی در محیطهای پُرتردد در سطح معابر شهر و محلههایی که این امکان را برای ما ایجاد میکنند، با مردم ارتباط داشته باشند و نسبت به مشاوره و فرهنگ اهدا اطلاع رسانی نموده تا بتوانند افراد را با این عمل خداپسندانه هرچه بیشتر آشنا نمایند. مردم عزیزمان هم میتوانند از طریق همین پلهای ارتباطی یعنی سایت شرکت، و شبکههای اجتماعی با ما در ارتباط باشند.
♦در پایان اگر مطلب خاصی هست که لازم میدانید برای خوانندگان محترم داشته باشید، بفرمایید.
جا دارد که از لطف و حضور شما در این مرکز و همین طور از خبرگزاری یوپنا به جهت فراهم کردن این امکان کمال تشکر و قدردانی را به عمل آورم چرا که ما معتقدیم نوع کاری که ما با آن مواجه هستیم نیاز به فرهنگسازی دارد و ایجاد یک فرهنگ خوب و ایده آل در سطح جامعه نیز خارج از توان شرکتی مثل ما است و لازم است تا در این زمینه، رسانهها و بهخصوص مطبوعات، خبرگزاریها و سازمانهای دولتی سرمایهگذاری نمایند. بنابراین ما هم دست تمام نهادها و رسانهها و خبرگزاریهایی مانند یوپنا، که ما را در راه اشاعهی فرهنگ اهدای پلاسما کمک میکنند به گرمی میفشاریم تا بتوانیم با همدلی و همکاری همه، مثل الآن که دارای مرکز تولید پلاسما هستیم، انشالله روزی را هم شاهد باشیم که راهاندازی اولین پالایشگاه پلاسمای کشور را جشن بگیریم. پالایشگاهی که بتواند در منطقه خاورمیانه حرفی برای گفتن داشته باشد -عین همان ایدهای که در پیشنهاد شما به آن اشاره شد- در آن صورت این امکان نیز فراهم خواهد شد تا با دریافت پلاسماهای کشورهای منطقه، تولید آن به دارو و ارسال داروها به همان کشورها برای میهن عزیزمان نیز اَرزآوری مطلوبی را داشته باشیم. انشالله
گفت و گو: محمد علینژاد